Wednesday, April 30, 2014

صرفۀ اقتصادی پرورش خر بیشتر است یا آخوند؟

اخم نکنید! اشتباه نکنید! هیچ قصد توهینی در اینجا نیست، نه، واقعاً منظور یک مقایسه جدی از بعد اقتصادی است.  منظور واقعاً این است که به لحاظ اقتصادی این دو با هم مقایسه شوند.
سوال این است: اگر این تعداد کثیر آخوندی که در کشورما وجود دارد وجود نمی داشت و به عوض آن به  همین تعداد حیوانی مثل "خر" در این کشور پرورش یافته بود امروز بهره و صرفه آن بیشتر نبود؟(لطفاً در این جا معانی استعاری و کنایی خر و نسبتهایی که به نام این موجود می دهند را از ذهن شوخ طبع خویش دور کنید!)
.

در اولین برآورد می توانیم پیش بینی کنیم که با این تعداد "خر" پتانسیل بزرگی برای جذب توریست و جهانگرد از مردمان دیگر کشورها وجود می داشت، (در خبرها آمده بود که یک جزیرۀ مربوط به کشور ژاپن مملو از خرگوش است و سالانه تعداد معتنابهی جهانگرد برای دیدن این خرگوشها به این جزیره سفر می کنند) نمی دانم چقدر راست است یا مزاح ، ولی در ایران همیشه قبرس را به خاطر خرهایش مثال می زنند ، ضرب المثل آن هم این است که: [مثلاً با وجود خری به این کیفیت] " می روند خر از قبرس می آورند"  در مورد فرض ما در این متن هم با وجود این تعداد خری که می توانست جایگزین خیل کثیرآخوند بوده باشد، صد البته دیگر هیچ شهرتی برای کشوری مانند قبرس نمی ماند، و این شهرت و بالطبع جاذبه توریستی که باعث جذب  گردشگر و در آمد اقتصادی می بود در انحصار ما می ماند.
صرفه احتمالی دیگر این بود که اگر امکانش می بود که در این دستکم سه چهار دهۀ اخیر با هزینه صرف شده برای تولید این همه آخوند و هزینه و عوارض دهشتناک جانبی آن، همین تعداد خر و گورخر و دیگر اعضای خانوادۀ این حیوان زبان بسته را پرورش می دادیم و دشتها و مراتع ایران را زیستگاه آنها می نمودیم، با بودن منبع غذایی وافر برای دیگر حیوانات ارزشمند و گرانبهای زیست بوم ایران مثل پلنگ و یوزپلنگ و.... امکان تکثیر و افزایش آنها بیشتر می شد و از وضع اسفناک رو به انقراض کنونی نجات می یافتند
.

 
 البته که این همه ماجرا نیست، دیگر مزیت این می توانست باشد که راه برای خلاقیت های احتمالی در بهره وری و استفاده از پوست و دیگر اعضای این حیوان برای تولید محصولات با ارزش دیگر و حتی" تپاله" برای تولید سوختهای تجدید پذیر بیولوژیکی فراهم می بود. همانطور که مثلاً در هند از  تپاله گاو برای تولید گاز استفاده می شود
.
واقعیت بسیار تلخی است که در مقایسه این دو موجود(خر و آخوند) در چند دهه اخیر ازتعداد این حیوان زبان بسته در ایران کم شد و بر تعداد آخوند و مراکز پرورش و پروار آخوند از همه نوع آن افزوده شد. بدون اینکه اندکی بهره  و نفع اقتصادی از این قشر مصرف کنندۀ بیکاره نصیب مردم "آخوند زدۀ" ایران شود. به عکس پیامد فاجعه بار و خانمان برانداز تولید و نگهداری این همه آخوند در کشور در مراکز و مراتب مختلف کمر جامعه ایران را شکسته است. عوارض فکری و فرهنگی و اجتماعی آخوند زدگی چنان، حادّ و روشن و مبرهن است که لازم به اطاله کلام نیست: "داستانی است که بر هر سر بازاری هست
 
 
 
 
 
 

Thursday, April 24, 2014

دعوت به تشکیل لیست سیاه وقاحت و بیشرمی

با درود به همه دوستانی که این متن را می خوانند و تشکر از عطف توجه شما برای لحظاتی
.دوستان یک لحظه وجدان خودتان را به میان بگذارید
یک لحظه فارغ از هر گونه دغدغه رقابت و رقیب و این  گروه و آن دسته و آن حزب  به یک پیشنهاد توجه کنید
همه ما گاه و بیگاه داریم می بینیم، می خوانیم و می شنویم که یکی در کسوت هنرمند و روشنفکر و نویسنده و... که از توجه و جلب نظر مردم به شهرت و نام و نان و نوایی رسیده در یک بزنگاه در یک جایی در مراسمی مرز هر گونه شرم، شرافت و حیا و وجدان را پشت سر می گذارد و در مجیز گویی و مدح استبداد و مستبدان سفاک و خون آشام، ساده و رک بگویم به صورت  همه ما یعنی همه مردم به تنگ آمده از جنایت و کشتار و شکنجه و سانسور و فقر و در به دری و تبعید و گرفتار در هزار هزار بلایی که از طرف قدرت هر لحظه نازل می شود، تف می اندازد
این افراد پست و پلید( باور کنید گاه در برابر وسعت رذالت این افراد کلماتی مثل پلید و پست خیلی ملایم به نظر می رسند) یکی از بهترین و کارامد ترین ابزارهای در دست حکومت سفاک هستند برای تلطیف  جنایت و کشتار و قتل و غارت. حکومت از شهرت و اقبال عمومی به آنها در جهت کسب مشروعیت و بدتر از آن  پاک کردن جنایت و رذالت خویش نهایت استفاده را می برد . بهره ای که حکومت جنایتکار از شهرت این دسته از افراد می برد  می تواند هزاران بار بیشتر از نیروهای  بسیج و سپاه و... باشد.
حال که این گونه افراد از فضای سرکوب و سانسور برای خوش رقصی و خوش خدمتی برای حکومت نهایت استفاده را می کنند و آنها را گویا دغدغه حساب و کتابی نیست، من به عنوان یک هموطن شما پیشنهاد می کنم قدری به اعتراض و ابراز انزجار  و بیزاری پراکنده و اینجا و آنجا از اعمال و گفتار چنین موجودات  بی شرافت و وبی جدانی سر و سامان داده و چیزی شبیه لیست سیاه مجازی برای ثبت نام ننگین اینگونه افراد و رسوا نمودن آنها با هر شیوه و سلیقه و ابداعی تشکیل دهیم . با اینکار می توانیم  نخست هشدار مشخص، مدون و رسایی به همه دیگرانی بدهیم که احتمال لغزیدن آنها به دامان ننگین و خون آلود قدرت وجود دارد و هم  به همه ملت ایران شناخت جامع و در برگیرنده ای از اینگونه افراد به دست دهیم. معیار قرار گرفتن در این لیست می تواند  میزان ابراز انزجار و اعتراض قریب به اتفاق مردم در جاهای و مختلف باشد
در این وبلاگ هم یه عنوان کار آغازین اما هرچند نا کافی و نا بسنده سعی می شود نام چینین افرادی  آورده شود باشد که با خلاقیت و توجه دیگران اینکار صورت کامل تر و منظبط تری به خود بگیرد
به عنوان گامی ابتدایی و آغازین، با توجه فیلم یک دقیقه ای که از بازیگری به نام «الهام چرخنده» در فضای مجازی منتشر شده و اکثرا مخاطبان به ابراز انزجار از حرکت به راستی موهن و منزجر کننده او پرداخته اند این ویدئو در اینجا قید و بر
اقدام بی شرمانه او تاکید می شود