اخم نکنید! اشتباه نکنید! هیچ قصد توهینی در اینجا نیست، نه، واقعاً منظور یک مقایسه جدی از بعد اقتصادی است. منظور واقعاً این است که به لحاظ اقتصادی این دو با هم مقایسه شوند.
سوال این است: اگر این تعداد کثیر آخوندی که در کشورما وجود دارد وجود نمی داشت و به عوض آن به همین تعداد حیوانی مثل "خر" در این کشور پرورش یافته بود امروز بهره و صرفه آن بیشتر نبود؟(لطفاً در این جا معانی استعاری و کنایی خر و نسبتهایی که به نام این موجود می دهند را از ذهن شوخ طبع خویش دور کنید!)
.
.
در اولین برآورد می توانیم پیش بینی کنیم که با این تعداد "خر" پتانسیل بزرگی برای جذب توریست و جهانگرد از مردمان دیگر کشورها وجود می داشت، (در خبرها آمده بود که یک جزیرۀ مربوط به کشور ژاپن مملو از خرگوش است و سالانه تعداد معتنابهی جهانگرد برای دیدن این خرگوشها به این جزیره سفر می کنند) نمی دانم چقدر راست است یا مزاح ، ولی در ایران همیشه قبرس را به خاطر خرهایش مثال می زنند ، ضرب المثل آن هم این است که: [مثلاً با وجود خری به این کیفیت] " می روند خر از قبرس می آورند" در مورد فرض ما در این متن هم با وجود این تعداد خری که می توانست جایگزین خیل کثیرآخوند بوده باشد، صد البته دیگر هیچ شهرتی برای کشوری مانند قبرس نمی ماند، و این شهرت و بالطبع جاذبه توریستی که باعث جذب گردشگر و در آمد اقتصادی می بود در انحصار ما می ماند.
صرفه احتمالی دیگر این بود که اگر امکانش می بود که در این دستکم سه چهار دهۀ اخیر با هزینه صرف شده برای تولید این همه آخوند و هزینه و عوارض دهشتناک جانبی آن، همین تعداد خر و گورخر و دیگر اعضای خانوادۀ این حیوان زبان بسته را پرورش می دادیم و دشتها و مراتع ایران را زیستگاه آنها می نمودیم، با بودن منبع غذایی وافر برای دیگر حیوانات ارزشمند و گرانبهای زیست بوم ایران مثل پلنگ و یوزپلنگ و.... امکان تکثیر و افزایش آنها بیشتر می شد و از وضع اسفناک رو به انقراض کنونی نجات می یافتند
.
.
البته که این همه ماجرا نیست، دیگر مزیت این می توانست باشد که راه برای خلاقیت های احتمالی در بهره وری و استفاده از پوست و دیگر اعضای این حیوان برای تولید محصولات با ارزش دیگر و حتی" تپاله" برای تولید سوختهای تجدید پذیر بیولوژیکی فراهم می بود. همانطور که مثلاً در هند از تپاله گاو برای تولید گاز استفاده می شود
.
.
واقعیت بسیار تلخی است که در مقایسه این دو موجود(خر و آخوند) در چند دهه اخیر ازتعداد این حیوان زبان بسته در ایران کم شد و بر تعداد آخوند و مراکز پرورش و پروار آخوند از همه نوع آن افزوده شد. بدون اینکه اندکی بهره و نفع اقتصادی از این قشر مصرف کنندۀ بیکاره نصیب مردم "آخوند زدۀ" ایران شود. به عکس پیامد فاجعه بار و خانمان برانداز تولید و نگهداری این همه آخوند در کشور در مراکز و مراتب مختلف کمر جامعه ایران را شکسته است. عوارض فکری و فرهنگی و اجتماعی آخوند زدگی چنان، حادّ و روشن و مبرهن است که لازم به اطاله کلام نیست: "داستانی است که بر هر سر بازاری هست
1 comments:
صرفۀ اقتصادی پرورش خر بیشتر است یا آخوند ؟! آخه اینم شد سئوال ؟ ! خوب معلومه خر خیلی از آخوند با ارزش تره ! به قول خودت حتی تاپاله خر هم ارزش وجودی بیشتری از آخوند داره
Post a Comment