Wednesday, February 18, 2015
Saturday, October 25, 2014
از الهام چرخنده تا ابراهیم رقصنده
نظرات و پستها و کامنت های اکثر ایرانیان این روزها و به خصوص امروز حاکی از اندوه و تاسف از جنایت عمله و اکره دستگاه خونخوار اسلامی از اسیدپاشی بر صورت بانوان بیگناه ایرانی و نیز اعدام ریحانه جباری بعد از چندین سال زجرکش کردن او و مادر و خانواده اوست .
اما ناگهان در این میان می بینی دوستی نظری را از کسی به اشتراک گذارده است که در میان این همه تاسف و اندوه با موزیگری از در دیگری داد سخن رانده و بر طبل بی عاری، بیشرافتی و خوشخدمتی های خود به دستگاه ظالم اسلامی ضربتی دیگر زده است.
بنگرید که علاوه برچرخنده های داخل ایران، در خارج از کشور چه رقصنده هایی و با چه آهنگهایی به وجد آمده و قر در کمرشان می افتد غافل از اینکه آنان که باید بدانند می دانند که تنظیم کنندگان این آهنگ ها و صحنه گردانان این رقصها و قر کمرها در کدام دستگاهی خانه دارند.
رضا شاه رفت. اما مردم ایران هستند و خواهند بود و امروز به مرور بعد از فرونشستن گرد و غبارهای نیرنگبازی و سالوسی و فریب می دانند که خادمان این آب و خاک که ها بودند. همانطور که می دانند خائنان امروز چه کسانی هستند.
آری مردم ایران هستند و من اگرچه نمی توانم دستهای قدرتمند رضا شاه را برگلوی آخوندهای سفاک ببینم ولی می توانم این را آرزو داشته باشیم که مردمی که تاریخ خود را بازشناخته اند. در فردا روزی که روزی دگر باشد، افسارخر یا قلاده سگ برگردن امثال الهام ها و ابراهیم ها انداخته و در شهرها بگردانند
Monday, July 21, 2014
بخشیهایی بسیار جالب از یک مناظره بین "دکتر وفاسلطان" محقق عرب با یک ملای اسلامی
دکتر وفا سلطان: برخوردهایی که در جهان شاهد هستیم، برخورد بین ادیان نیستند، برخورد بین تمدنها نیستند. برخوردهایی بین دو عقیده مخالف هستند، برخورد بین دو زمان، برخوردی است بین ذهنیتی که متعلق است به قرون وسطی و ذهنیتی که به قرن 21 تعلق دارد. برخورد بین تمدن است با قهقرا و بازگشت به گذشته، بین مدنیت و بدویت، بین بربریت و عقلانیت، بین آزادی و ظلم و جور، بین دموکراسی و دیکتاتوری، برخورد بین حقوق بشر از یک طرف و سرکوب این حقوق از طرف دیگر، بین کسانی است که با زنان همچون حیوان رفتار می کنند و کسانی که با انها چون انسان رفتار می کنند. نبرد کنونی نبرد تمدنها نیست، تمدنها با هم رقابت دارند نه نبرد.
مجری: من از کلام شما این برداشت را می کنم که آیا آنچه امروز اتفاق می افتد برخوردی است بین فرهنگ غرب با گذشته گرایی و جهل و بیخبری مسلمانان؟
دکتر وفا سلطان: بله منظور من همین است.
مجری: چه کسی که مفهوم برخورد تمدنها را مطرح کرد؟ آیا ساموئل هانتینگتون نبود؟ آنجنانکه می اندیشند بن لادن نبود. دوست دارم در مورد این موضع بحث کنیم.
دکتر وفا سلطان: مسلمانان یکی از کسانی بودند که این اصطلاح را به کار بردند. مسلمانان یکی از کسانی هستند که جنگ تمدنها را شروع کردند. پیامبر اسلام گفت: دستور می دهم به جنگ با مردم تا زمانی که آنها به الله و پیام او ایمان آورند. وقتی که مسلمانان مردم را به مسلمان و غیر مسلمان تقسیم می کنند و مسلمانان به جنگیدن با دیگران فراخوانده می شوند تا زمانی که آنها به آنجه خودشتان(مسلمانان) معتقدند، ایمان آورند. آنها این برخورد و جنگ را آغاز کردند.
و در مقابل برای متوقف ساختن این جنگ، آنها باید کتابهای اسلامی و برنامه های آموزشی خود را مورد سنجش دوباره قرار دهند. آنچه که مملو است از دعوت به تکفیر و جنگ با کافران.
همکار(روحانی طرف مناظره) من می گوید که او هرگز به اعتقادات دیگران حمله نمی کند. کدام تمدن بر پهنه گیتی به او اجازه می دهد که دیگر مردمان را به نامهایی بخواند که آنها برای خودشان انتخاب نکردند؟ یکبار او آنها را "اهل ذمه" می خواند و زمانی دیگر آنها را "اهل کتاب". و یکبار دیگر آنها را با میمون و خوک مقایسه می کند و دیگر بار آنها را مسیحیانی که مشمول غضب الله هستند. چه کسی به شما گفت آنها "مردم اهل کتاب هستند"؟ آنها مردم "اهل کتاب" نیستند. آنها مردمی هستند اهل کتابهای بسیار. همه کتابهای علمی سودمند که شما امروز دارید متعلق به آنهاست. میوهای تفکر آزاد و خلاق.
چه کسی به تو حق می دهد که آنها را "کسانی که مشمول غضب الله هستند" یا " کسانی که به گمراهی می روند" بنامی؟ وبعد به اینجا بیایی و بگویی که دین تو به تو دستور می دهد از حمله به عقاید دیگران خود داری کنی؟
من مسیحی، مسلمان یا یهودی نیستم، من یک انسان سکولار هستم، من به امور غیبی و ماوراطبیعت اعتقاد ندارم. اما من به دیگرانی که به این امور اعتقاد دارند احترام می گذارم.
روحانی: یعنی شما ملحد هستید؟
دکتر وفا سلطان: تو می توانی هر چه که دوست داری بگویی؟ من انسانی هستم که به به امور ماوراطبیعت اعتقاد ندارد.
روحانی: اگر تو کافر هستی نکته ای برای سرزنش تو وجود ندارد تا زمانی که به مقدسات اسلام و قران توهین نکنی.
دکتر وفا سلطان: این یک موضوع شخصی است که به شما ارتباط ندارد. تو می توانی به سنگ اعتقاد داشته باشی، تازمانی که آن را به سمت من پرتاب نمی کنی. تو آزاد هستی آنچه را که می خواهی بپرستی، ولی عقاید دیگران به تو مربوط نیست، خواه آنها اعتقاد داشته باشند مسیح ،پسر مریم، خداست. یا اینکه شیطان خداست. بگذار مردم عقاید خود را داشته باشند.
یهودیان از تراژدی (هلوکاست) می آیند و جهان را وادار به احترام به خود ساختند با علم خود نا با ترور و کشتار، با عملشان نه با گریه و زاری یا داد و فریادشان. انسانهایی که صاحب بیشترین کشفیات و علم در قرون نوزدهم و بیستم هستند دانشمندان یهودیان هستند. 15 ملیون انسان که در سراسر جهان پراکنده اند. با اتحاد، حقوق خویش را از خلال کار و دانش به دست آورده اند.
ما هرگز یک یهودی را ندیده ایم که خودش را در یک رستوران آلمانی منفجر کند. ما یک یهودی را ندیده ایم که کلیسایی را ویران کند. ما یک یهودی را هم ندیده ایم که به وسیله کشتار انسانها، اعتراض خود را نشان دهد.
مسلمانان سه مجسمه بودایی را متلاشی (تبدیل به خرده سنگ) کردند. ما یک بودایی را ندیده ایم که مسجدی را به آتش بکشد یا مسلمانی را بکشد یا سفارتخانه ای را بسوزاند. تنها مسلمانان هستند که با به آتش کشیدن کلیساها و کشتار انسانها و تخریب سفارتخانه ها، از عقاید خود دفاع می کنند.
این شیوه ای است که هیج نتیجه ندارد. مسلمانان باید از خود بپرسند برای نوع بشر چه می توانند انجام دهند. قبل از اینکه بخواهند نوع بشر به آنها احترام بگذارد
.
Wednesday, April 30, 2014
صرفۀ اقتصادی پرورش خر بیشتر است یا آخوند؟
اخم نکنید! اشتباه نکنید! هیچ قصد توهینی در اینجا نیست، نه، واقعاً منظور یک مقایسه جدی از بعد اقتصادی است. منظور واقعاً این است که به لحاظ اقتصادی این دو با هم مقایسه شوند.
سوال این است: اگر این تعداد کثیر آخوندی که در کشورما وجود دارد وجود نمی داشت و به عوض آن به همین تعداد حیوانی مثل "خر" در این کشور پرورش یافته بود امروز بهره و صرفه آن بیشتر نبود؟(لطفاً در این جا معانی استعاری و کنایی خر و نسبتهایی که به نام این موجود می دهند را از ذهن شوخ طبع خویش دور کنید!)
.
.
در اولین برآورد می توانیم پیش بینی کنیم که با این تعداد "خر" پتانسیل بزرگی برای جذب توریست و جهانگرد از مردمان دیگر کشورها وجود می داشت، (در خبرها آمده بود که یک جزیرۀ مربوط به کشور ژاپن مملو از خرگوش است و سالانه تعداد معتنابهی جهانگرد برای دیدن این خرگوشها به این جزیره سفر می کنند) نمی دانم چقدر راست است یا مزاح ، ولی در ایران همیشه قبرس را به خاطر خرهایش مثال می زنند ، ضرب المثل آن هم این است که: [مثلاً با وجود خری به این کیفیت] " می روند خر از قبرس می آورند" در مورد فرض ما در این متن هم با وجود این تعداد خری که می توانست جایگزین خیل کثیرآخوند بوده باشد، صد البته دیگر هیچ شهرتی برای کشوری مانند قبرس نمی ماند، و این شهرت و بالطبع جاذبه توریستی که باعث جذب گردشگر و در آمد اقتصادی می بود در انحصار ما می ماند.
صرفه احتمالی دیگر این بود که اگر امکانش می بود که در این دستکم سه چهار دهۀ اخیر با هزینه صرف شده برای تولید این همه آخوند و هزینه و عوارض دهشتناک جانبی آن، همین تعداد خر و گورخر و دیگر اعضای خانوادۀ این حیوان زبان بسته را پرورش می دادیم و دشتها و مراتع ایران را زیستگاه آنها می نمودیم، با بودن منبع غذایی وافر برای دیگر حیوانات ارزشمند و گرانبهای زیست بوم ایران مثل پلنگ و یوزپلنگ و.... امکان تکثیر و افزایش آنها بیشتر می شد و از وضع اسفناک رو به انقراض کنونی نجات می یافتند
.
.
البته که این همه ماجرا نیست، دیگر مزیت این می توانست باشد که راه برای خلاقیت های احتمالی در بهره وری و استفاده از پوست و دیگر اعضای این حیوان برای تولید محصولات با ارزش دیگر و حتی" تپاله" برای تولید سوختهای تجدید پذیر بیولوژیکی فراهم می بود. همانطور که مثلاً در هند از تپاله گاو برای تولید گاز استفاده می شود
.
.
واقعیت بسیار تلخی است که در مقایسه این دو موجود(خر و آخوند) در چند دهه اخیر ازتعداد این حیوان زبان بسته در ایران کم شد و بر تعداد آخوند و مراکز پرورش و پروار آخوند از همه نوع آن افزوده شد. بدون اینکه اندکی بهره و نفع اقتصادی از این قشر مصرف کنندۀ بیکاره نصیب مردم "آخوند زدۀ" ایران شود. به عکس پیامد فاجعه بار و خانمان برانداز تولید و نگهداری این همه آخوند در کشور در مراکز و مراتب مختلف کمر جامعه ایران را شکسته است. عوارض فکری و فرهنگی و اجتماعی آخوند زدگی چنان، حادّ و روشن و مبرهن است که لازم به اطاله کلام نیست: "داستانی است که بر هر سر بازاری هست
Thursday, April 24, 2014
دعوت به تشکیل لیست سیاه وقاحت و بیشرمی
با درود به همه دوستانی که این متن را می خوانند و تشکر از عطف توجه شما برای لحظاتی
.دوستان یک لحظه وجدان خودتان را به میان بگذارید
یک لحظه فارغ از هر گونه دغدغه رقابت و رقیب و این گروه و آن دسته و آن حزب به یک پیشنهاد توجه کنید
همه ما گاه و بیگاه داریم می بینیم، می خوانیم و می شنویم که یکی در کسوت هنرمند و روشنفکر و نویسنده و... که از توجه و جلب نظر مردم به شهرت و نام و نان و نوایی رسیده در یک بزنگاه در یک جایی در مراسمی مرز هر گونه شرم، شرافت و حیا و وجدان را پشت سر می گذارد و در مجیز گویی و مدح استبداد و مستبدان سفاک و خون آشام، ساده و رک بگویم به صورت همه ما یعنی همه مردم به تنگ آمده از جنایت و کشتار و شکنجه و سانسور و فقر و در به دری و تبعید و گرفتار در هزار هزار بلایی که از طرف قدرت هر لحظه نازل می شود، تف می اندازد
این افراد پست و پلید( باور کنید گاه در برابر وسعت رذالت این افراد کلماتی مثل پلید و پست خیلی ملایم به نظر می رسند) یکی از بهترین و کارامد ترین ابزارهای در دست حکومت سفاک هستند برای تلطیف جنایت و کشتار و قتل و غارت. حکومت از شهرت و اقبال عمومی به آنها در جهت کسب مشروعیت و بدتر از آن پاک کردن جنایت و رذالت خویش نهایت استفاده را می برد . بهره ای که حکومت جنایتکار از شهرت این دسته از افراد می برد می تواند هزاران بار بیشتر از نیروهای بسیج و سپاه و... باشد.
حال که این گونه افراد از فضای سرکوب و سانسور برای خوش رقصی و خوش خدمتی برای حکومت نهایت استفاده را می کنند و آنها را گویا دغدغه حساب و کتابی نیست، من به عنوان یک هموطن شما پیشنهاد می کنم قدری به اعتراض و ابراز انزجار و بیزاری پراکنده و اینجا و آنجا از اعمال و گفتار چنین موجودات بی شرافت و وبی جدانی سر و سامان داده و چیزی شبیه لیست سیاه مجازی برای ثبت نام ننگین اینگونه افراد و رسوا نمودن آنها با هر شیوه و سلیقه و ابداعی تشکیل دهیم . با اینکار می توانیم نخست هشدار مشخص، مدون و رسایی به همه دیگرانی بدهیم که احتمال لغزیدن آنها به دامان ننگین و خون آلود قدرت وجود دارد و هم به همه ملت ایران شناخت جامع و در برگیرنده ای از اینگونه افراد به دست دهیم. معیار قرار گرفتن در این لیست می تواند میزان ابراز انزجار و اعتراض قریب به اتفاق مردم در جاهای و مختلف باشد
در این وبلاگ هم یه عنوان کار آغازین اما هرچند نا کافی و نا بسنده سعی می شود نام چینین افرادی آورده شود باشد که با خلاقیت و توجه دیگران اینکار صورت کامل تر و منظبط تری به خود بگیرد
به عنوان گامی ابتدایی و آغازین، با توجه فیلم یک دقیقه ای که از بازیگری به نام «الهام چرخنده» در فضای مجازی منتشر شده و اکثرا مخاطبان به ابراز انزجار از حرکت به راستی موهن و منزجر کننده او پرداخته اند این ویدئو در اینجا قید و بر
اقدام بی شرمانه او تاکید می شود
اقدام بی شرمانه او تاکید می شود
Friday, February 28, 2014
یکی از بزرگترین استعدادهای بارز ایرانیان
شکی نیست بدون اینکه بخواهیم ارجحیتی نسبت به سایر ملل قائل شویم، ایرانیان مردمان با استعداد و خلاقی هستند که هر گاه فرصت و میدان برای مهارت و خلاقیت آنها فراهم بوده و از گزند محدودیت و سرکوب و سانسور و بیامکاناتی اندکی در امان بوده اند در بسیاری از زمینههای علمی، ادبی، هنری، ورزشی و .... تواناییهای ارزشمند از خود را نشان داده اند. در اینجا فرصت اشاره به این همه نیست اما همچنان لازم است ، ، اما همچنان لازم و ضروریست که به پاسداشت و قدر از جماعتی از خلاقترین و با استعداد ترین ها، به خلاقیت و استعداد شگرف و دیرینه و پر نتیجه دیگری در وجود آنها اشاره کرد تا حق مطلب ادا شود..
Thursday, February 27, 2014
چرا مسلمانان دروغگوترین و خلافکارترین مردمانند؟!
پاسخ این پرسش را بشنوید از زبان خواجه نصیر توسی
راز نابخردی مسلمانان از زبان خواجه نصیر الدین توسی (طوسی)
"خواجه نصیر الدین " دانشمند بزرگ روزگار در بغداد مرا درسی آموخت که همه ی درس بزرگان در همه ی زندگانیم برابر آن ناچیز می نماید و آن این است :
در بغداد هرروز بسیار خبرها می رسید از دزدی , قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود . روزی خواجه نصیر الدین مرا گفت می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هرجماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگمنش می دانند ؟
من بدو گفتم : بزرگوارا همانا من شاگرد شمایم و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم .
خواجه نصیر الدین فرمود:
در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند , آن فرمان " اما " و " اگر"دارد .
در اسلام تو را می گویند :
دروغ نگو ..... اما دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست .
غیبت مکن ... اما غیبت انسان بدکار را باکی نیست.
قتل مکن ... اما قتل نامسلمان را باکی نیست .
تجاوز مکن ... اما تجاوز به نامسلمان را باکی نیست .
و این " اماها " مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز ازخود راضی و شادمان می بیند ..
ابوالحسن کسلانی, اسرار اللطیفه و الکسیله